روی ماه خداوند را ببوس ... !

ساخت وبلاگ
حتی اگر نباشی می آفرینمت
چونانکه التهاب بیابان سراب را
=============
دور باش اما نزدیک
من از نزدیک بودن های دور می ترسم...
=============
لطفا در صورت استفاده از عکس ها و مطالب وبلاگ، منبع آن را ذکر فرمایید.باتشکر./

روی ماه خداوند را ببوس ... !...
ما را در سایت روی ماه خداوند را ببوس ... ! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : saraab2012 بازدید : 50 تاريخ : پنجشنبه 8 دی 1401 ساعت: 11:55

درود بر دوستان دور یا نزدیکچون اینجا همیشه برای من خاص بوده می‌خوام شما که محرم اسرارید رو در جریان یک موضوعی بذارم به چند دلیل... شاید مهمترین دلیلش نوشتن موضوع و کمی آرامش باشه... و اینکه اینجا با حضور شما دوستان ناب برای من امن‌تره تا اینستاگرام پنج هزار و اندی نفره و...داستان برمی‌گرده به چند وقت پیش که به دلیلی میخواستن یه نفر رو اخراج کنند... چون من معمولاً گوش شنوایی دارم و معمولا همه برای درددل یا مشورت پیشم میان ... که لطف خداست به نظرم... اومد پیش من تا اگه میتونم کمکش کنم... داستان زندگیش رو گفت و اینکه چقدر به کارش نیاز داره... اشتباهش رو هم پذیرفت ... من هم با کلی رایزنی و ریش گرو گذاشتن و... مانع این کار شدم... به سختی...بعد از اون هم گاه و بیگاه یا تماس داشت یا مراجعه حضوری و من هم سعی می‌کردم بخاطر فقط یک موضوع که از زندگیش گفت حواسم بیشتر بهش باشه... کمک هام رو هم در جنبه های مختلف بیشتر کردم... البته بخاطر همون موضوع خاص خودم گفتم هر جا هرکاری داشت بدون تعارف بگه... دوستان نزدیکتر میدونن که این جزو خصوصیات ذاتی منه... کاری از دستم بیاد حتی دشمن من هم باشه و بخواد دریغ نمیکنم... با شما که صادقم و می دانید... خلاصه که چند تا کار دیگه هم پیش اومد و براش انجام دادم... مرزها رو هم سعی می‌کردم رعایت کنم اما وقتی کسی تو رو امین خودش می‌دونه و آدم امن... ممکنه برخی مسایل خصوصی هم بگه و من واقعاً مثل بقیه برای ایشون هم سنگ تمام گذاشتم... اما گویا این محبت زیاد باعث ایجاد سوئ تفاهم شده و این بنده ی خوب خدا تصور کرده که کارهای من مثلاً بخاطر این بوده که ... راحت باشم؟! اوکی... که من عاشقش شدم و قصدم از این همه کار این بوده و...یه روز که حالش بد شده بود بردمش دکتر و کار روی ماه خداوند را ببوس ... !...ادامه مطلب
ما را در سایت روی ماه خداوند را ببوس ... ! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : saraab2012 بازدید : 32 تاريخ : پنجشنبه 8 دی 1401 ساعت: 11:55

درود بر دوستان جاناز پیام های عمومی و خصوصی پست پیشین بسیار سپاسگزارم...از لطف سرشار و زمانی که به ارایه نظر پرداختید نیز هم...هدفم در درجه اول فقط نوشتن بود چون قلم تنها مونس و همراه و همدم و حتی سلاح منه و من با نوشتن آروم میشم.در درجه بعد دیدن ماجرا از زاویه‌ی دید‌های متفاوت برای تصمیم و اقدام موثرتر...بسیار آموختم و تجربه‌ی خوبی حاصل شد و شنبه با جمع‌بندی مطالب اقدام حساب شده و منطقی رو انجام خواهم داد... توکل بر خدا...اما امشب یک ایمیل قدیمی رو خوندم و یاد یکی از دوستان خاص (مثل جملگی شما: عزیز) اون ایام وبلاگ نویسی افتادم و قولی که بهشون داده بودم و در گذر ایام و درگیری روزمره فراموش کرده بودم روی ماه خداوند را ببوس ... !...ادامه مطلب
ما را در سایت روی ماه خداوند را ببوس ... ! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : saraab2012 بازدید : 42 تاريخ : پنجشنبه 8 دی 1401 ساعت: 11:55